گرمای زایش را از اعماق زمین برمیگیرند و در دل زمین ریشه میکنند
تا خون را به چشمهسارها و آب رودبار را به دریای بیکران بازگردانند
و پروانهها را دیگر بار به دشت گلهای سرخ رهنمون سازند!
چه هنگام ایشتار دیگربار به همراه گنجشک و با پرتو روشنا به این خانه بازمیگردد؟!»
«آنگاه که ایشتر چنان یکی فرشته در زمین فرود آمد
بسان سرخگلی لرزان
که بادش از سرزمین اساطیر به قهوهخانه و بر سنگفرش خیابانهای مرده، آورده است.»
عبدالوهاب بیاتی [قصائد حب الى عشتار]
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.